جدول جو
جدول جو

معنی تشکه بزوئن - جستجوی لغت در جدول جو

تشکه بزوئن
جوش زدن دست و صورت در اثر حساسیت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فواره زدن، گردو خاک کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
از چیزی سر درآوردن، گم شده ای را یافتن، سرنخی را پیدا
فرهنگ گویش مازندرانی
باران نرمی که همراه نسیم آید
فرهنگ گویش مازندرانی
جوانه زدن درخت، بدقولی، غیبت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش زدن، آتش انداختن در چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی
ته بزوئن، تازدن، لازدن
فرهنگ گویش مازندرانی
عصاره گیری به وسیله برش پوست گیاه و با کمک کارد یا هر چیز
فرهنگ گویش مازندرانی